باران

برای زندگی بهتر

باران

برای زندگی بهتر

سنجش عملکرد

پسر کوچکی وارد داروخانه شد، کارتن جوش شیرنی را به سمت تلفن هل داد. بر روی کارتن رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.مسئول دارو خانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد. پسرک پرسید،" خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟" زن پاسخ داد، کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد." پسرک گفت:"خانم، من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد". زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد،" خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم، در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت." مجددا زن پاسخش منفی بود".پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: "پسر...از رفتارت خوشم میاد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم"پسر جوان جواب داد،" نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم رو می سنجیدم، من همون کسی هستم که برای این خانوم کار می کنه".

نظرات 2 + ارسال نظر
نگین چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

سلام امیر آقا خوبی ؟
می دونم خیلی وقته سر نزدم ... ولی خیلی خیلی کار رو سرم بود بعده کنکور :(
راستی رتبم اومد ها !
715 شدم !
هوووووووووووووووووووووووووووورا !

نگین چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

داستان قشنگی بود
این نوع داستانا رو بیشتر از بقیه دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد